قرآن کلام محمد

هر چه به ذهنم فشار می آورم نمی فهمم این مسلمین چرا اینقدر خود را به نفهمی می زنند و در مقابل استدلال های منطقی سر کج می کنند
با قدری تفکر واقع گرایانه می توان فهمید که قرآن نه کلام خدایی است که به قول خود مومنین آفرینندۀ تمام کائنات و مافیهاست بلکه زاییدۀ ذهن انسانی است که امروزه با پیشرفت علم پزشکی می توان به جرات گفت که این شخص علائم یک بیماری روانی را در خود داشته است و امروزه نمونه های نسبتا زیاد مشابهی در محیط درمانگاه های روانی از این قبیل اشخاص توهمی و به ظاهر سالم را می توان دید.با گفتن چنین حرف هایی باز به کسانی که از روی تعصب حضرت را می پرستند بر می خورد.اگر می خواهید منطقی فکر کنید جواب منطقی همین چیز هایی است که در بالا نوشتم.من در آسمان ها به دنبال دلیل نزول کلماتی عربی با مفهوم زمینی و عادی که در محدودۀ ذهن محمد و دیده های او می گنجیده نیستم.او یا دچار بیماری بوده و یا به عمد برای قبولاندن حرف خود ادعای آسمانی بودن این کلمات را داشته است
باور ندارید از یک متخصص اعصاب و روان بپرسید
اصلا فرض می کنم گفته های محمد حرف هایی درست است اما آیا خدای یکتای شما تکلیف کل آدمیان را در تمام قرون و اعصار و در پنج گوشۀ کرۀ زمین در زندگی فردی یک تازی آن هم در صحرای عربستان و در مواجهه با زنان و کنیزان و یاران خویش و موقعیت های شخصی وی متبلور کرده ست؟
کسی میتواند بگوید معجزۀ قرآن در چیست؟ آیا در این است که تا الان مانده و بسیاری آن را می خوانند؟ آیا در این است که به قول شما کلام خداست؟آیا فرشتۀ خدا یک بار و آن هم با یک نفر حرف زد و بعد غیب شد؟ اصلا این چه خدای دونی است که به زمین فرو می آید و به یک نفر می گوید که فلان تعداد زن بگیر و با فلانی معاشرت کن و دست فلانی بریده باد و ارث و غنیمت را فلان طور تقسیم کن و فلان حیوانات را بخور؟ از این ها که بگذریم آخر مگر خدا حرف هم می زند ؟
چرا محدودۀ ذهن این خدا دقیقا به اندازۀ ذهن محمد و تجربیات و دیده های او در سفرهایش است؟(مثل انواع چهار پایان و میوه هاو امثال آن
آن قدر دلایل در رد آسمانی بودن این کتاب هست که دوستان نوشته اند و من زیاده گویی نمی کنم.اما اگر اشخاصی که فکر می کنند این ها کلام خداست بتوانند با استدلال هایی که من جز کوچکی از آن ها را شمردم قرآن را بدون ترس از سوسک یا میمون شدن با دلایل منطقی و به دور از تعصب بخوانند و کلام محمد بدانند آن گاه جا برای نقد بیشتر و بررسی خردگرایانۀ قرآن باز شده و با حتی اندکی مطالعه پی می برند که گفته های موجود در قرآن افسانه هایی بیش نیست و قرآن سند شخص محمد است و نه خدایی که او ادعا می کند
به هر حال این پروسه هم به این سادگی که من گفتم نیست اما می توان به خوبی روی آن کار کرد چون معتقدم منطق اگر هم نتواند در کوتاه مدت ذهنیت های متعصب را تغییر دهد می تواند در میان مدت یا بلند مدت این افکار را از سیر در دنیای توهمات غیر ممکن و آسمانی به زندگی واقعی و حساب دو دو تا چهار تا نزدیک کند و خرد را که پایدارترین محک است را به آن ها ببخشد

۱ نظر:

اردی خان گفت...

درود دوست خوب و قدیمی
به ما که سر نمیزنی ولی اومدم یه هدیه بهت بدم و برم تا بعد دوباره که آپ کردی بیام. دلم گرفته بود گفتم کلیپی برای پدر فاضلی درست کنم. امیدوارم که خوشت بیاد.

http://www.youtube.com/watch?v=_9z_SE7zM0M