دو سه نکته از وقایع خونبار اخیر

از وقایع این چند روز پیش گذر می کنم و یکباره به سراغ اتفاقاتی که در جریان است می روم.بنا هم ندارم نمک به زخم عده ای که رایشان به هیچ هم حساب نشد بپاشم.به نظر من وضعیت کنونی ایران هنوز مبهم تر از آن است که بتوان دلیلی برای آن تراشید.چرا سید علی با وجود این که می دانست اگر چنین در آرا دست برده شود مردم شورش می کنند باز این کار را کرد؟مگر میرحسین یا احمدی نژاد با وجود این همه قدرت و اختیار رهبری، چه کسانی بودند که او حاضر شد مملکت تا این حد به خطر بیفتد اما یکی از این دو باشد یا نباشد؟هنوز دلیل این کار سید علی را نمی فهمم.واقعا این جای شعبده بازی خیلی مبهم است.اما از چند چیز مطمئنم .اول این که دست بردن در آرا که توسط شخص رهبری مورد تایید بوده است قطعا به خاطر ابقای احمدی نژاد در ریاست جمهوری نیست.زیرا که چهار سال ریاست جمهوری ناقابل شخصی مثل احمدی نژاد ارزش این همه رویارویی با بیش از هفتاد (یا بیشتر) درصد مردم و زیر سوال رفتن ارکان رژیم را ندارد.پس خر داستان ما از جای دیگری آب میخورد.شاید مرگ قریب الوقوع سید علی است که او را به فکر بدنام کردن شخصیت هایی مثل هاشمی و دیگران انداخته.هنوز نمی توان نتیجه گرفت.
ثانیا این که ماهیت اصلی رژیم به همگان آشکار شد.همان تلاش هایی که من و امثال من در جهت متوجه کردن مردم به ماهیت پست و خونخوار رژیم اسلامی آخوندی و انتصابات آن داشتیم یک شبه توسط خود رژیم به کام مردم بیچاره فرو رفت و مردم طعم واقعی آن را چشیدند.
سوما این که در شرایط کنونی تظاهرات میلیونی مردم می تواند بیانگر نوعی اتحاد در مقابل شخص رهبری و ایادیش باشد و من فکر می کنم بحث میر حسین و احمدی نژاد بهانه ایست برای ابراز آن چه مردم ایران منتظر آن بودند.با این که جز اقلیت در غربت هستم که به هیچ وجه نمی توانم سیستم انتصابات را بپذیرم، اما اگر در ایران بودم کنار کسانی که رژیم پست فطرت اسلامی با فریبی بزرگ آن ها را به چاه کشانید همراه می شدم.چرا که این همراهی من نه برای میر حسین بلکه اعتراض به روند دروغ آلودی است که خمینی کثیف 30 سال پیش بنیانگذار آن بود و همچنان ادامه دارد.برای احساس همدردی با تحقیر و خس و خاشاک شمردنی است که هر کس را سر خورده می کند.برای دفاع از کسانی است که لااقل به شخصی مثل میرحسین راضی شده اند و بعد از چندین سال با راضی کردن وجدان خود به رژیم اعتمادی نسبی کرده اند و پای صندوق رفته اند.برایم مهم نیست که چه خری بالا می رود بلکه جریانات اخیر نمایانگر نوعی اتحاد برای مطالبه حقوق ابتدایی به هر نحو و عکس العمل جانیان رژیم و سرکوب و کشتار آن هاست.به هر حال برای آدمی سخت است که سرکوب وحشیانه دیگری را ببیند اما به آن واکنش نشان ندهد،حال با هر عقیده ای.

هیچ نظری موجود نیست: