فرازهایی از شرح آداب حمام و لنگ و جن و سقف خانه و مرغ و خروس و بز ... در حلیة المتقین نوشته علامه مجلسی

تاریخ اسلام پر است از سند هایی که نه تنها با هیچ وسیله ای قابل توجیه نیستند بلکه سندی دال بر خرافی بودن و مهمل بودن عقاید اسلامی دارند.یکی از این منابع علامه محمد باقر مجلسی است.علامه ای که اساس روحانیت شیعی را به اقتدار رساند.
آن چه که در ذیل می آید گزیده ی بسیار کوچکی ازکتاب حلیة المتقین با ذکر جای حدیث در کتاب می باشد که فقط و فقط بخشی کوچک از خرافات موجود در منابع مستند اسلامی و شیعی را نشان می دهد.این گونه خرافات نه آنطور که برخی فکر می کنند از اسلام جدا هستند بلکه جزو بزرگی از اعتقادات اسلامی را تشکیل می دهند.نگاهی به آیات قرآن(که محکم ترین سند مسلمانان است) و خرافات موجود در آن این موضوع را تایید می کند. دوست عزیز در هنگام خواندن در حالی که تبسم بر لب دارید به این نکته هم فکر کنید که نگارنده یا گردآورنده این مهملات لقب "علامه" از شیوخ سرآمد عصر خود کسب کرده و دارای مرتبتی برای خود می باشد.
شرح مختصری اززندگی این عالم خرفت را می توانید در اینجا ببینید.

باب هفتم:در آداب حمام رفتن و سر و بدن شستن و داروکشیدن و آداب بعضی از اغسال
فصل دوم(از باب هفتم): در آداب داخل شدن و بیرون آمدن و دعاهایی که باید خواند
  • در احادیث معتبره وارد شده است که هر که ایمان به خدا و روز قیامت دارد باید که بی لنگ داخل حمام نشود.
  • از حضرت صادق منقول است که هر که با لنگ به داخل حمام شود حق تعالی گناهان او را به پرده ی ستر بپوشاند.
  • از حضرت موسی وارد شده است که در روز چهارشنبه به حمام بروید.
فصل سوم(از باب هفتم):در بیان آنچه در حمام نباید کرد و آنچه تجویز شده است
  • در حدیث منقول است که از حضرت امام موسی پرسیدند از قرآن خواندن در حمام و جماع نمودن در حمام چون است؟ فرمود که باکی نیست.
  • در روایت حسن دیگر از حضرت امام محمد باقر پرسیدند که آیا حضرت علی نهی می فرمود از قرآن خواندن در حمام؟حضرت فرمود که وقتی نهی می فرمود که کسی عریان باشد اگر لنگ بسته باشد باکی نیست.
  • از حضرت امام صادق منقول است که باکی نیست مرد را که در حمام قرآن بخواند اگر غرضش رضای خدا باشد نه خوشخوانی.
  • از حضرت علی منقول است که بول نمودن در حمام مورث فقر و پریشانی است.
  • در روایتی وارد شده که در حمام سلام نکنند و آن در صورتی است که لنگ نبسته باشند زیرا که در احادیث بسیار وارد شده است که ائمه در حمام سلام نموده اند بر مردم.
باب دوازدهم: در آداب خانه داخل شدن و بیرون رفتن
فصل دوم(از باب دوازدهم):در مذمت تکلف بسیار در خانه کردن و بسیار بلند ساختن
  • در چند روایت معتبر وارد شده که هر که سقف خانه را زیاده از هشت ذرع بلند کند جنیان و شیاطین در آن خانه جا می کنند.
  • در حدیث دیگر منقول است که شخصی شکایت نمود به حضرت صادق که جنیان آزار اهل خانه و عیال من می کنند.حضرت پرسیدند که ارتفاع سقف خانه ی تو چه مقدار است؟ گفت: ده ذرع است. حضرت فرمود که از زمین تا هشت ذرع بپیما و از ما بین هشت تا ده آیة الکرسی بنویس بر دور خانه زیرا که هر خانه ای که ارتفاع آن زیاده ازهشت ذرع است جنیان در آن خانه حاضر می باشند و در آنجا سکنی می کنند.
  • در حدیث دیگر منقول است که شخصی به حضرت امام محمد باقر شکایت نمود که جنیان ما را از خانه به در نموده اند.حضرت فرمود که سقف خانه های خود را هفت ذرع کنید و کبوتر در اطراف خانه جا بدهید. راوی گفت که چنین نمودم و دیگر بدی ندیدم.
فصل سوم(از باب دوازدهم):در نقاشی کردن و تصویر کشیدن و صورت صاحب روحی را ساختنکه سایه داشته باشد.
  • در چند حدیث معتبر از حضرت علی منقول است که حضرت رسول مرا به مدینه فرستادند که هر صورتی که باشد محو کنم و قبرهای بلند را هموار کنم و سگ ها را بکشم.
  • از حضرت رسول منقول است که جبرئیل گفت که یا محمد! پروردگارت سلام می رساند و تو را نهی می کند از مثال ها و صورت کشیدن در خانه.
فصل پنجم(باب دوازدهم):در آداب عبادت کردن در خانه
  • در حدیثی موثق اما صادق فرمود که حضرت علی حجره ای در خانه ی خود قرار داده بودند نه بسیار کوچک و نه بسیار یزرگ از برای نمازگاه خود و چونشب می شد طفلی را با خود به آن حجره می بردند و در آنجا نماز می نمودند.
فصل ششم(از باب دوازدهم): در نگاه داشتن حیوانات در خانه خصوصا کبوتر و خروس
  • از حضرت امام محمد باقر منقول است که خوب است حیوانات در خانه نگاه داشتن مثل کبوتر و مرغ و بزغاله تا آنکه اطفال جنیان با ایشان بازی کنند و با اطفال سما بازی نکنند.
  • در حدیث دیگر امام صادق فرمود که هر خانه ای که در آن خانه کبوتر باشد آفتی از جن به اهل آن خانه نمی رسد زیرا که بی خردان جن بازی می کنند در خانه ای که کبوتر در آن خانه هست مشغول آن می شوند و متوجه آدمی نمی شوند.
  • در روایت دیگر از دوود بن فرقد منقول است که گفت در خانه حضرت صادق کبوتر راعبی را دیدم که بسیار می خواند.حضرت فرمود که می دانی که این کبوتر چه می گوید ؟گفتم:نه. فرمود که نفرین می کند بر قاتلان جناب امام حسین پس ایشان را در خانه ی خود نگاه دارید.
  • در حدیث دیگر فرمود که جناب امیر المومنین چاهی کنده بودند خبر دادند به آن جناب که جنیان سنگ در آن چاه می اندازند. حضرت آمدند و بر سر آن چاه ایستادند و فرمودند که دست از این عمل بردارید و اگر نه کبوتر در این چاه جا می دهم.پس فرمود که صدای بال کبوتر شیاطین را دفع می کند.
  • در چند حدیث منقول است که کبوتر خانگی یا کبوتر یاهو یاد خدا بسیار می کنند و اهل بیت را دوست می دارند و صاحب خانه را دعا می کنند که خدا شما را برکت دهد.
  • امام صادق در حدیثی فرمود که خروس سفید یار من و یار هر مومنی است.
  • در حدیثی دیگر منقول است از حضرت صادق که خروس بال گشاده ی سفیدی که در خانه باشد آن خانه و هفت [انه ی دور آن خانه را از بلاها نگاه می دارد و یک بال زدن کبوتر دو رن بهتر است از هفت خروس سفید.
  • از حضرت رسول منقول است که دشنام مدهید خروس را که از برای نماز مردم را بیدار می کند.
فصل هفتم(از باب دوازدهم):در نگاه داشتن گوسفند و بز در خانه
  • از حضرت امام محمد باقر منقول است که هر اهل خانه ای که نزد ایشان گوسفند شیر دهی باشد هر روز دو مرتبه ملائکه به ایشان گویند:خدا شما را برکت دهد.
فصل هشتم(از باب دوازدهم):در بیان احوال سایر طیور و ذکر بعضی از حیوانات که کشتن ایشان رواست یا روا نیست.
  • در حدیثی از امام رضا منقول است که حضرت رسول نهی فرمود از کشتن پنج جانور: صرد و صوام که مرغی است در میان نخلستان می باشد و معروف است و هدهد و مگس عسل و مورچه و وزغ و امر به کشتن پنج حانور فرمود: کلاغ و کور کوره و مار و عقرب و سگ درنده و در حدیث دیگر فرمود که هر که ماری بکشد چنان است که کافری کشته است.
خاتمه(بخش آخر)
  • در حدیث معتبر از حضرت موسی بن جعفر منقول است که نه چیز است که نمودن آنها موجب غلبه ی فراموشی است:خوردن سیب ترش و گشنیز و پنیر و نیم خورده ی موش و بول نمودن در آب ایستاده و خواندن نوشته ی قبر ها و راه رفتن در میان دو زن و شپش را انداختن و حجامت نمودن در پشت گردن.

دوست عزیز اگر باور نداری و در حال خنده هستی مراجعه کن و بخوان...
این چند حدیث تنها جزء کوچکی ازهزاران حدیثی است که این علامه ی خرافه پرست و صد ها آدم مثل ایشان در طول تاریخ به خورد امت همیشه نفهم و مخمور در دین داده اند. حال ببینید آیا انسانی که ذره ای و فقط ذره ای از عقل بویی برده باشد به یاوه گویی های آدمی روانی مثل این علامه ی گرانقدر توجه می کند؟
من در مقابل این همه مزخرفات که متاسفانه بخش بزرگی از زندگی مردم ایران در قرن بیست و یکم را تشکیل می دهد حرف بیشتری ندارم.حتی میخواستم این پست را بدون شرح انتشار دهم ولی ذکر چند نکته خالی از لطف نبود.

هیچ نظری موجود نیست: